سرباز وطن ...
پشت هرکدام از این ادم ها یک مادر است ..یک چمدان بغض برای مسافری که هنوز برنگشته ..
دعا کنیم ...
..............................
فعلا اینترنت ندارم ..تا کی را نمی دانم شاید تا همین امشب ..شاید تاهفته دیگر ...
اینترنت دانشگاه ...
سرباز وطن ...
پشت هرکدام از این ادم ها یک مادر است ..یک چمدان بغض برای مسافری که هنوز برنگشته ..
دعا کنیم ...
..............................
فعلا اینترنت ندارم ..تا کی را نمی دانم شاید تا همین امشب ..شاید تاهفته دیگر ...
اینترنت دانشگاه ...
خواجه نصيرالدين محمد بن حسن جهرودي طوسي مشهور به خواجه نصيرالدين طوسي از اهالي جهرود از توابع قم بوده است كه در تاريخ ۱۵ جمادي الاول سال ۵۹۷ هجري قمري ولادت يافته است. او به تحصيل دانش، علاقه زيادي داشت و از دوران جواني در علوم رياضي و نجوم و حكمت سرآمد شد و از دانشمندان معروف زمان خود گرديد.
علوم دینی و علوم عملی را زیر نظر پدرش و منطق و حكمت را نزد خالویش بابا افضل ایوبی كاشانی آموخت. تحصیلاتش را در نیشابور به اتمام رسانید و در آنجا به عنوان دانشمندی برجسته شهرت یافت. خواجه نصیر الدین طوسی را دسته ای از دانشوران خاتم فلاسفه و گروهی او را عقل حادی عشر (یازدهم) نام نهاده اند.
نصیرالدین زمانی پیش از سال ۶۱۱ در مقابل پیشروی مغولان به یكی از قلعه های ناصرالدین محتشم فرمانروای اسماعیلی پناه برد. این كار به وی امكان داد كه برخی از آثار مهم اخلاقی، منطقی، فلسفی و ریاضی خود از جمله مشهورترین كتابش «اخلاق ناصری» را به رشته تحریر درآورد. وقتی كه هولاكو به فرمانروایی اسماعیلیان در سال ۶۳۵ پایان داد طوسی را در خدمت خود نگاه داشت و به او اجازه داد كه رصدخانه بزرگی در مراغه احداث كند كه شروع آن از سال ۶۳۸ بود. برای كمك به رصد خانه علاوه كمكهای مالی دولت اوقاف سراسر كشور نیز در اختیار خواجه گذارده شده بود كه از عشر (یك دهم) آن جهت امر رصدخانه و خرید وسایل و اسباب و آلات و كتب استفاده می نمود در نزدیكی رصد خانه كتابخانه بزرگی ساخته شده بود كه در حدود چهارصد هزار جلد كتب نفیس جهت استفاده دانشمندان و فضلا قرار داده بود كه از بغداد و شام و بیروت و الجزیره بدست آورده بودند در جوار رصدخانه یك سرای عالی برای خواجه و جماعت منجمین ساخته بودند و مدرسه علمیه ای جهت استفاده طلاب دانشجویان.
I wish you were with me
امروز رسیدم به تمرین روز چهارم که ازم می خواد سپاسگزار تمام اعضای بدنم و سلامتی شون باشم. تو این تمرین باید بابت کوچکترین و جزیی ترین کارها که خیلی مهمن ولی ممکنه به چشم نیان از اعضای بدنت قدردانی کنی.
این تمرینش رو خیلی دوس دارم و می خوام انجام بدم. همون موقعی که این مطلب رو می خوندم به این فکر می کردم که من از کدوم کارم لذت می برم که باید خیلی بیشتر قدردانش باشم.
خیلی زود لحظه ای که دستم تو دستت قلاب میشه به ذهنم رسید. من باید خیلی زیاد شاکر دست هام و حس لامسه م باشم به خاطر لذت بی نهایتی که به من میدن موقع لمس دست های تو...
کاروان های عتبات عالیات سال ۱۳۹۳
نوع کاروان | درجه | مبلغ بزرگسال (ریال ) | مبلغ ۲ تا۱۲ سال (ریال ) | تاریخ حرکت |
هوایی (ایران ایر ) | ۲الف | ۱۴۳۳۲۱۰۰ | ۸۹۳۴۶۰۰ | ۱۴/۱/۹۳ |
زمینی | ۲ج | ۸۸۴۳۸۰۰ | ۵۴۲۳۸۰۰ | ۱۷/۲/۹۳ |
زمینی | ۲ج | ۸۸۴۳۸۰۰ | ۵۴۲۳۸۰۰ | ۷/۳/۹۳ |
زمینی | ۲ج | ۸۸۴۳۸۰۰ | ۵۴۲۳۸۰۰ | ۱۶/۳/۹۳ |
انگشتانم از نگارش آنچه لمس کرده اند عاجزند و حتی چشمانم از به یاد آوردن آنچه دیده اند ناتوان....
و حالا
چشمان من است و یاد شش گوشه و اشک..
دستان من است و لمس شش گوشه و آه..
پاهای من است و یاد بین الحرمین
لب های من است و انا مظلوم حسین...
نمی دونم چرا یه حسی آدم رو وادار می کنه از نیمه ی سفر شروع به نوشتن کنه شاید قرار باشه تو نوشتن هامون هم امام علی غریب باشه...
جایی که میفهمیدی که فقط کعبه بود که باید جایگاه تولد علی باشد و حس می کنی شوق کعبه را برای شکافتن...
و اما حس و حالی دارد قدم هایی که شبیه به پر زدن است در کاظمین کنار زیباترین گنبد عالم..
جایی که غریب نیستی و بوی امام رضا میاد..
دلم برای نیمه شب های آنجا تنگ شده...
یادش نورانی...
روزی همه باشد...
.
.
دلنوشته
تعداد صفحات : 6